وبلاگ :
گرگان
يادداشت :
Firewall
نظرات :
0
خصوصي ،
4
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
آتاناز
مي روم خسته و افسرده و زار
سوي منزلگه ويرانه خويش
به خدا مي برم از شهر شما
دل شوريده و ديوانه خويش
مي برم،تا که در آن نقطه دور
شستشويش دهم از رنگ گناه
شستشويش دهم از لکه عشق
زين همه خواهش بيجا و تباه
مي برم تا زتو دورش سازم
زتو، اي جلوه اميد محال
مي برم زنده بگورش سازم
تا از اين پس نکند ياد وصال
ناله مي لرزد، مي رقصد اشک
آه، بگذار که بگريزم من
از تو، اي چشمه جوشان گناه
شايد آن به که بپرهيزم من
ازتووعشق دروغين تويار
عاقبت بند سفر پايم بست
مي روم، خنده به لب، خونين دل
مي روم از دل من دست بردار
اي اميد عبث بي حاصل